۱۳۸۷ اسفند ۲۳, جمعه

برای سی و پنج درجه زیر صفری ها

ای تو که داری در سرما جان می دهی و بخاری روحت شوپنیست که هر دو عاشقش هستیم. ای تو که هیچ وقت دیدگانم به دیدن رخ چون کلاویه سفید پیانو ات روشن نگشته اند... بنده موضوع گشاد بودن شما را نمی توانم تایید کنم. تکذیبش هم نمی کنم. خوب است اعتراف می کنی.
هنوز هم مینیمال هایت را دوست دارم.
پاشو بیا اینجا خانم. برو بچه ها را هم بردار بیار.

هیچ نظری موجود نیست: