۱۳۸۷ اسفند ۲۶, دوشنبه

سندرم جویده شدن نیمه شب

ای بلوط! ای که روزی یک بار آپ می کنی! دلم برایت تنگ شده...همینطوری, و واقعا هم نمی دانم دلم چرا برایت تنگ شده. درست است که به شدت دوست می داریمتان اما در کل باید عرض کنیم این دم عیدی و به خصوص در این نیمه شب دلمان برای این افراد( و بعضا چیزها) تنگ است:
1. بلوط
2. بقال سر کوچه مان
3 . سرهنگ
4. ن. د
5 . همون
6. یکی از حروف الفبا. ن
7. پلو ماش
8. چشمهایش
9. یک لیوان قهوه که نازت را بکشند تا بهت بخورانندش( یعنی خودت می خواهی ولی بروز نمی دهی)
10. بتهوونی ها( خیلی تحویل گرفته شدید جان خودتان)
11. از این شیرینی های کشمشی که نازک هستند, بی نام
12. خ.خ و ن.ک ( گه! زنگ زدم خواب بودی, بعدشم رفتی...عوضی! از اون کله دنیا ابراز علاقه کردم ها! بابا استفاده از ذهن من مجانی نیست که! یعنی مجانی هم باشه باید پول تلفن بدم... قدر بدون)
13. چشمهایش
14. بی ربط اند.
15. پیراهن سفیدی که رویش یک لکه عظیم احساس افتاده باشد و نگاه کسی که آن را بشوید
16. به پیر و پیغومبر همون پسره عوضی
17. اون یکی عوضی, پنیر لیقوان که بعد از خوردنش به حال موت بیافتم روی کاناپه و یکی برایم "بچه ها! گل آقا" بخواند
18. استانبول غرق شده در مه. عشق/ بازی لب حوض نقاشی.( خط تیره, اشاره به حالات مختلف قرار گرفتن آن دو کلمه دارد)
19. صدای گذاشتن ظرف شرینی روی میز چوبی, همراه با لهجه غلیظ آذری و نگاه های پر از نوای سه تار, تنور داغ آغوش ها و آواز های از سر مستی
.20. حالا خوابم می آید,فردا کلی درس دارم.شما هم خیلی بیکاری در ضمن

هیچ نظری موجود نیست: