۱۳۸۷ اسفند ۱۱, یکشنبه

کابل کوچک

با رفیق عزیزم بایرامعلی رفتیم به "کابل کوچک" جاییست در همین نزدیکی. اکثرا مردمش از افغانستان به آنجا آمده اند. همه چیزشان آنجا بود, با توجه به همین قضیه خیلی از فروشگاه ها چندین کار کاملا بی ربط با هم را یکجا انجام می دادند. از کنار تابلوی یکی از مغازه ها که رد شدیم این سه نوشته زیر یکدیگر با خط خوش فارسی خوانده می شد
"تعمیر کامپیوتر, کفن و دفن, نوشتن روی سنگ مقبره"
عجیب است که شرکت عزیز "استارباکس" آنجا شعبه ندارد. اصلا متفاوت بود این شهر...فقر را می شد خیلی راحت حس کرد. یک رستوران خیلی کوچک بود با نام "کبابی افغانستان" سه تا میز بیشتر نداشت, جای نشستن نبود. دخترکی آنجا نشسته بود دلربا!
شام را آنجا خوردیم و دم غروب حرکت کردیم سمت خانه بایرام. آسمان غروب بود و فیل ما هم یاد تهران کرده بود. آهنگ های رادیو پیامی گذاشته بودیم و خنده و ...جای شما خالی.(البته ماشینمان دو نفر بیشتر جا ندارد)

هیچ نظری موجود نیست: