۱۳۸۸ آذر ۲۳, دوشنبه

دیالوگ کثیف

{داخلی، کافه}
نگاه کن منو.
- چیه؟
- میگم مثه یه ج ن ده، ک رد منو.
- کی؟ کجا؟ صبر کن! اصلا چرا اینطوری حرف می زنی؟
- چطوری حرف بزنم؟
- می دونم چکارت کرده خوب. لازم نیست بگی.
- میگم مث یه...نه، تو از کجا...
- خفه ! بگو ببینم یعنی من دایی میشم؟
- نه، اما یعنی من بالفطره یه احمقم.
- بیا ببوسمت عزیزم.

هیچ نظری موجود نیست: