۱۳۸۹ آذر ۱, دوشنبه

یادته؟ اون شب که گفتی کاش هیچ‌وقت ندیده‌بودمت ... کاش هیچ‌وقت ندیده بودمت :)

گنجشکک اشی مش
هردفه که میفتاد تو حوض نقاشی
قصه‌ش از نو میشد
از دوباره میشد
اون وقت از نو شروع میکرد
ولی
بعد از کلی این ور و اون ور رفتن و از این خونه به اون خونه پر کشیدن
بر میگشت سر جای اولش
پیش حوض نقاشی
چون قصه‌ش همیشه یه قصه بود
قصه‌ی گنجشکک اشی مشی و حوض نقاشی ..

هیچ نظری موجود نیست: