۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

دکترجون

دکتر. من یه مدته کاملا بی حس شدم. یعنی نمی تونم بنویسم و اینا. بیشتر نگران گودریام که چیزی برای خوندن نداشته باشن یه وق.
- خوب طبیعیه.
+ دیشب پای شمشادا شاشیدم. یعنی اگه یکی منو نگاه می کرد می دید یه آقایی از تو خونه میاد بیرون بعد چهل قدم اونطرف تر پای شمشادای همسایه زیپشو می کشه پایین. اینور اونورو نگاه می کنه. بعد چچچششششش... آروم کارشو می کنه. لبخند می زنه و بعد بر می گرده خونه اش.
- ببینم. پسرم... دقیقا چه بلایی سرت اومده تو رابطه قبلیت؟

هیچ نظری موجود نیست: