۱۳۸۷ آذر ۱, جمعه

کافه میلانو


کافه میلانو کافه جالبیست, صاحبش یک مرد مکزیکست که سعی کرده کافه را در محقر ترین حالت ممکن نگه دارد.انگار یک کسی یا چیزی ته دلش بهش گفته که مثلا صندلی ها اگر شکسته باشند یا میز ها لق بخورند فضای کافه دانشجویی می شود.خوب واقعا هم کافه میلانو کافه دانشجوهای دانشگاه برکلیست,
اگراز خیابان تلگراف( که قضیه اش را حتما می دانید! همه هیپی ها در تلگراف جمع اند.) خارج شوید و کمی به سمت راست حرکت کنید می رسید به کافه ای که با قوقولی قوقوی اتوبوس شرکت واحد اینجا شروع به کار می کند و از آنطرف تا نیمه شب فعال است
حالا جالب اینجاست که هر وقت به برکلی می آیم چه بخواهم چه نخواهم حداقل پانزده دقیقه را باید همینجا سر کنم.
بعدش هم دوستانم را ببینم که همیشه خدا از کنار کافه رد می شوند .اکثر مواقع هم غیر از حرف مفت(آنجای شعر) چیز بیشتری برای گفتن نداریم
چند وقت پیش این آقای مکزیکی برای ما آهنگ فارسی گذاشته بود آن هم چه آهنگ هایی(اندی و بقیه افراد معلوم الحال
( ,
در هر حال, قهوه کافه میلانو خوش طعم است.گذارتان به اینجا افتاد حتما خبرم کنید با هم برویم یک کافه بهتر!ه
....
پ ن: کافه میلانو به هیچ وجه پاتوق روشنفکری نیست.یعنی اصلا فکرش را هم نکنید
پ ن 2: امروز دقیقا سه ساعت منتظر دوستان بودم هیچ کسی پیدایش نشد غیر از دختر دایی گرامی که به داد بنده رسید

هیچ نظری موجود نیست: