باران که می آمد, چتر خاطره بر سر زیر قطرات بی رحم زمان می رفتم.تار تار زلفش میان انگشتانم
و من خیس خیس
...
________
حالا می توانیم فیلم را با هم ببینم, تا شاید بهتر بشناسیم
همدیگر را
...
باد از پنجره تو آمد و بیدارم کرد
و هرچه داشتیم سکوت بود
ما در ماشین نعش کش
زنده ایم
پی نوشت: تا آنجا که می دانم سه چهار نفر خاطرات زیادی با این آهنگ دارند. شما هم اگر جزو این خیل هستید خبر بدهید...اگر نه که, خوب است موسیقی متن پنج دقیقه از زندگی باشد
بنده فکر می کنم جوان تر که بودند بسیار جذاب بودند. منتها الان پول ایشان احتمالا جذابیت بیشتری برای آن شرکت دارد. در هر حال...خداوند برکت بدهد. سی و پنج سالشه... الهی سی و پنج سال دیگه هم مدل باشه, ما که بخیل نیستیم.
۱۳۸۸ فروردین ۲۱, جمعه
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر